نیل مک کالی، سارقی است که تخصصش انجام سرقت های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه ی مخصوص حمل و نقل پول و اوراق بهادار است. وینسنت هانا نیز کارآگاهی است لس آنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد.
در شهر لس آنجلس گروهی تروریست اداره ی مرکزی جدید التأسیس یک شرکت ژاپنی (آسمان خراشی سر به فلک کشیده) را تصرف می کنند و مهمانان شرکت کنندگان در مهمانی شب سال نو را به گروگان می گیرند. در این جا «جان مکلین» (ویلیس) پلیس نیویورکی، نبردی یک تنه را علیه مهاجمان آغاز می کند ...
در یکی از شهرهای ژاپن، در شهری که قانونی وجود ندارد و کلانتر شهر فاسد و خودفروخته است، یک تن برای اجرای عدالت از راه می‌رسد...
یک کارآگاه خصوصی به نام جیک گیتیز (جک نیکلسون) توسط زنی که ادعا می کند همسر آقای مالوری، سازنده سیستم ذخیره آب شهر لوس آنجلس، است برای تحت نظر قرار دادن شوهرش استخدام می شود. جیک گیتیز پس از چند روز موفق می شود از آقای مالوری و معشوقه اش چند عکس بگیرد و روز بعد این عکس ها به تیتر اول روزنامه ها تبدیل می شوند.
یک تنیس باز بی پول (ری میلاند) نگران علاقه همسر ثروتمندش (گریس کلی) به یک نویسنده است. او تصمیم به قتل همسرش میگیرد و با تهدید یک سابقه دار او را مجبور به همکاری در جرم میکند. او باید گریس کلی را به قتل برساند و همزمان ری میلاند در یک کلوپ شبانه خودش را نشان بدهد که مدرک بی گناهی اش باشد.
لولین ماس که اتفاقی به چمدانی حاوی دو میلیون دلار که متعلق به قاچاقچیان مواد مخدر بوده، دست پیدا کرده است؛ از طرفی شخصی به نام آنتون چیگور قاتل بی رحمی که هر کسی را که سر راهش قرار بگیرد می کشد. اکنون کلانتر اد تام بل تمام سعی خود را می کند تا آنتون را دستگیر کند ...
در سال 1954 دو مارشال ایالات متحده، تدی دانیلز (لئوناردو دی‌کاپریو) و همکار جدیدش چاک ایول (مارک رافالو)، برای بررسی فرار یک بیمار روانی خطرناک، سولاندو، از بیمارستانی در جزیره شاتر در نزدیکی بوستون با کشتی به این جزیره مسافرت می کنند. در هنگام ورود به این جزیره تد با رفتار های ناخوشایندی از طرف پلیس مستقر در جزیره روبرو می شود...
داستان فیلم حس ششم زندگی یک روان‌شناس کودکان به نام مالکوم کرو را روایت میکند که سعی در بهبود وضعیت یک کودک دارد. و...
داستان فیلم اتاق به بررسی رابطه میان مادر ( که در فیلم ” ما ” نامیده می شود ) و فرزند کوچکش جک می پردازد. جک ۵ ساله شور و شوق کودکانه ای دارد اما به هیچ عنوان اطلاعاتی از دنیای پیرامون خود ندارد.
لس آنجلس، سال 2019. «ریک دکارد» (فورد)، از اعضای سابق یک واحد ویژه ی پلیس (معروف به تیغ روها) که تخصص در از بین بردن روبات های شبه انسان را دارد. با اصرار و اجبار «سروان برایانت» (والش) می پذیرد تا گروهی از روبات ها را بیابد و از بین ببرد.
