سایا فیلم

فیلم داستان عاشقانه بین فرهنگ‌های مختلف و خانواده‌ها است که ...

یک واحد امداد و نجات در داخل گارد ساحلی چین مجبور هستند برای حل بحران بر اختلافات شخصی خود غلبه کنند ...

میمی و لوک که خواهر برادر هستند ناخواسته یک فرمانده نظامی فضایی باستانی را زنده می کنند. آنها با استفاده از یک طلسم جادویی هیولا را وادار می کنند که از هوی و هوس های کودکانه خود اطاعت کند وبه طور تصادفی باعث می شوند تا مجموعه ای از متجاوزان بین کهکشانی به حومه آرام شهرشان جذب شوند ...

یک عکاس و خانواده اش امید و آرامشی را در یک جوجه زاغی مجروح پیدا میکنند وبه آنها کمک می‌کند تا پس از سقوط با فلج همسرش سازگار شوند.

دختر جوانی پس از اینکه بدنش با یک قاتل زنجیره ای عوض میشود، متوجه میشود که تنها 24 ساعت زمان دارد تا قبل از دائمی شدن این تغییر بدنش را پس بگیرد ...

پس از یک نبرد ویرانگر فضایی مداری ، بازمانده یک جنگنده ستاره ای سقوط کرده باید قبل از انقضا support زندگی خود ، در محیط سخت یک سیاره متروک حرکت کند تا خود را نجات دهد.

مارگارت که در طول روز معلم محترم زبان انگلیسی در آکادمی خدمه پرواز است در طی شب در میان هزارتوی توکیو پرسه میزند. با اندک هدفی در مسیرش و جستجو برای معنای زندگی به یک بار ژاپنی میرود تا با نوشیدن خود را در میان فراموشی عشقی که در یک هتل تجربه کرده رها کند. هنگامی که او با کازو آشنا میشود که یک یاکوزای مواجب بگیر است، علارقم خطر و سنتی که شانس بودن آن ها با یکدیگر را از بین میبرد عاشق او میشود.

پس از گذشت ۵ سال از پایان جنگ داخلی ، کاپیتان جفرسون کایل کید (تام هنکس) ، کهنه سرباز سه جنگ ، اکنون به عنوان یک قصه گو از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکند ، اخبار روسای جمهور و ملکه ها ، دشمنی های با شکوه، ویران کننده و فجایع و ماجراهای جذاب از نقاط دور کره زمین را برای مردم تعریف می کند. در دشت های تگزاس ، او با یوهانا (هلنا زنگل ، کودک ۱۰ ساله ای که مردم کیووا شش سال قبل او را پیدا کردند و به عنوان یکی از خود بزرگ کردند آشنا میشود و مسیری را درکنار یکدیگر طی می کنند تا یوهانا برخلاف میلش به پیش عمه و عموی خونی خودش بازگردانده شود.

زوجی برای شرکت در یک عروسی در جزایر گرمسیری با هواپیمای کوچک پرواز می کنند ، اما در حین پرواز خلبان دچار حمله قلبی می شود و...

پنج جوان جهش یافته ، تازه در حال کشف توانایی های خود در حالی که برخلاف میلشان در یک مرکز مخفی نگهداری می شدند ، برای فرار از گناهان گذشته خود و نجات خود می جنگند.