زندگی برای باب جونز" به خوبی پیش می رود. شغل عالی، همسر زیبا و عاشق و بچه ای که در راه است. او متوجه می شود که بیماری سختی دارد که تنها چند ماه فرصت زندگی دارد. به همین دلیل او شروع به ضبط فیلمی برای بچه اش می کند که در آن به او نصیحت و راه های زندگی را می آموزد. او سپس برای آخرین بار به سفری می رود.
در فیلم سوء قصد، رئیس کالج با همسر جدیدش زندگی می کند،اما او برای کمک هزینه ی خانه، دکتر جوانی بنام جد هیل را به مستأجری قبول میکند و با گذشت زمان متوجه می شود که جد و همسرش در مورد با مسائلی با یکدیگر هم دست بوده اند و ...
در این فیلم، اسکار شیندلر که تاجری معمولی است که عضو حزب نازی می‌باشد، به خاطر طبع خوشگذران و عیاش خود و با توجه به دوستی بین او و مقامات رده بالای ارتش که بیشتر به خاطر سخاوت وی است، موفق می‌شود کارخانه‌ای را با پول یهودیانی که در خفا با آنان شریک شده بخرد. سپس با توجه به همین روابط خود یهودیان را به عنوان کارگر در کارخانه اشتغال می‌دهد. رفته رفته این راه فراری برای بعضی از یهودیان می‌شود که در قرنطینه مانده‌اند و خطر مرگ هر لحظه آنان را تهدید میکند.
گروهی دانشمند زیست شناس با حمایت مالی یک میلیادر در یک جزیره واقع در کاستاریکا پارکی تفریحی ساخته‌اند و در آن دایناسورها را با تکنیک‌های مهندسی ژنتیک شبیه‌سازی کرده‌اند.جان هموند مدیر شرکت موسس پارک گروهی از دانشمندان را برای بازدید از پارک پیش از بازگشایی همگانی فرا می‌خواند ...
ایرلند دهه ی ۱۹۶۰. جبهه ی آزادی بخش ایرلند (IRA) در یک نوشگاه در گیلفورد بمب گذاری می کند. اما چهار جوانی که به جرم این بمب گذاری دستگیر و محکوم می شوند، در واقع گناهکار نیستند.
