سایا فیلم

این یکی از بزرگترین دستاوردهای بشریت است. بیش از ۱۲ میلیارد مایل دورتر، سفینه فضایی کوچکی در حال ترک منظومه شمسی و ورود به فضای خالی عمیق است – اولین کاری که انسان برای انجام این کار انجام میدهد.

جیا(بومی پدنکار) و کیشاو(آکشی کومار)زوجی هستند که عاشقانه با یکدیگر ازدواج کردند اما بر اساس رسم و رسومات خرافی قدیمی اهالی روستا ساختن توالت در خانه را عیب میدانند و تمام مردان و زنان در طبیعت نیاز خود را برطرف میکنند ... زنان در نیمه شب همگی با یکدیگر به طبیعت میروند و آنجا کار خود را انجام میدهند . اما جیا نمیتواند این موضوع را بپذیرد و بر سر ساختن توالت در خانه شان پافشاری میکند و ...

خانواده مک نلی صاحب فرزندی استثنایی (نابینا و ناشنوا) می شوند و نام این کودک میشل می نامند. خانواده مک نلی راه مناسبی برای تربیت میشل نمی یابند به همین دلیل از آقای ساهای که معلم بچه های استثنایی است، تقاضای کمک می کنند.

جِسی سردار مقیم لندن برای فروش زمین به زادگاهش پنجاب باز میگردد غافل از اینکه بیلو به خاطر دشمنی دیرینه با خانواده جسی، قسم یاد کرده در صورت پیدا کردن جسی اورا بکشد. جسی در راه آمدن به زادگاهش تصادفاً با سوکی خواهر کوچک بیلو آشنا می شود ...

در سال 2017 (شیو) و (سایرا) عاشق یکدیگر می شوند اما سایرا عشقی را در گذشته به یاد می آورد و تصمیم می گیرد دوباره عاشقش شود.

ویکرام ، یک عکاس و مدل جذاب با نیشا رابطه برقرار می کند. او در خانه مجلل او در خارج از شهر با نیشا زندگی می کند. قدیمی ترین خانه جهان که دهه های اخیر ساخته شده است ...

آرجون باگوات "عمران هاشمی" افسر سابق پلیس و تشنه پول است. او روزی خود را از راه حرام به دست می‌آورد اما برای کمک به ایتام همواره به کلیسا می‌رود. پریا "ژاکلین فرناندز" یک مدل است که در یک رابطه گیج‌کننده با آرجون به سر می‌برد و عاشق اوست در حالی که آرجون تنها به بودن کنار او عادت دارد ...

یک نظامی شورشی و نیمه دیوانه ی روسی به نام «ژنرال اورلوف» (برکوف) که نقشه ی آغاز جنگ جهانی سوم را در سر می پروراند، هدفش منفجر کردن بمبی اتمی در یک پایگاه هوایی آمریکا در آلمان غربی و زمینه سازی برای آغاز جنگ است. «جیمز باند» (مور) نیز برای خنثی ساختن این توطئه وارد عمل می شود ...

یک مرد جوان (سانی دیول) و یک زن (آمریتا سینگ) عاشق یکدیگر می شوند ، اما از طرف خانواده هایشان با موانعی روبرو می شوند.

سیجو ، آشپز ساده اهل چاندنی چاندیه كه آرزو دارد از زندگی افسرده خودش فرار كند كه به ناگهان سر نوشت او تغییر میكند و دو غریبه چینی ادعا میكنند كه روح یك قهرمان جنگجو از زمانهای قدیم در بدن او وجود دارد ...