سایا فیلم

«کاپیتان آمریکا (استیو راجرز)» در پی یافتن و تثبیت جایگاهش در دنیای جدید است و با نبردها و چالش‌های قدیم در قالب شخصیتی جدید به نام «ماموری از شوروی سابق به نام سرباز زمستان» نمایان می‌شود...

یک فضایی خودش را به زن جوان تبدیل می کند و در اسکاتلند مردان را طعمه خود قرار می دهد ...

در فیلم (جنگ ستارگان: نیرو بر می خیزد)، سی‌ سال پس از داستان فیلم بازگشت جدی اتفاق می‌افتد در حالیکه ناوگان امپراطوری برای حمله ی نهایی خود آماده می شود لوک و همراهانش به ماه جنگلی اندور سفر می کنند تا سپری را که از سیاره ی مرگ در مقابل حملات و ضربات احتمالی محافظت می کند از کار بیاندازند...

بر اثر سقوط شاتل و منهدم شدن آن در آسمان امریکا،ویروسهای فضایی نیز همراه با قطعات تکه تکه شده آن به زمین منتقل می شوند و بسیاری از مردم توسط این ویروس مبتلا به تغییر شخصیت و از دست دادن عواطف خود می شوند. این ویروس در هنگام خواب بر روی بدن انسان عمل می کند و کسانیکه مبتلا به این بیماری میشوند در صورت مشاهده افراد سالم به آنها حمله می کنند. در این حین نیکل کیدمن و پسرش برای رهایی از این مصیبت وارد جریاناتی می شوند که بهتر است خودتان ببینید ...

در نزدیکی سواحل مکزیک، گروهی از دانشمندان در مرکز تحقیقاتی به سرپرستی دکتر مک آلیستر که زیر آب احداث شده از طریق تزریق های گوناگون، از جمله سلول های تخریب شده مغز انسان به کوسه ها، در تلاش یافتن دارویی برای بیماری آلزایمر هستند. کوسه هایی که بر روی آنان آزمایش انجام شده از کوسه های معمولی رشد بیشتری کرده و رفتاری هوشمندانه دارند. راسل فرانکلین (ساموئل ال جکسون) به مرکز تحقیقات می آید تا در جریان پیشرفت آزمایشات قرار گیرد...

طی دوران وایکینگ‌ها، کینان (کاویزل)، مردی از سرزمین‌های دوردست، به زمین می‌آید و به دنبالش یک نابودکننده بیگانه، مشهور به «موروین» پا به زمین می گذارد و...

پس از گسترش یافتن یک ویرویس که به سرعت جمعیت بشر را کم میکند، یک زن جوان تلاش میکند خانواده اش را به یک قرنطینه ببرد و خواهر مبتلایش نجات دهد ...

بیگانه‌ای از یک سرزمین دور که در حال گشت و گذار در کهکشان میباشد از گروه خود جدا شده و با دو جوان از ساکنان یکی از خطرناکترین مکان‌های جهان خلقت دیدار میکند ...

یک زن جوان (با بازی اما واتسون) به عنوان یکی از کارمندان یک شرکت اینترنتی بزرگ و قدرتمند مشغول به خدمت است اما بزودی خودش را در وضعیتی خطرناک می بینید، مکانی که در آن آزادی و حریم خصوصی افراد هیچ اهمیتی ندارد. او متوجه می شود که به خاطر آینده بشریت، تصمیمات و اقدامات مهمی باید بگیرد که …

زنی جوانی به نام «جوانا ایبرهارت» یک مدیر فوق العاده موفق شبکه ی تلویزیونی است . بعد از چندین اتفاق شک آور سرخورده و ناامید می شود ولی همسر او ...