سایا فیلم

فیلم کیش یک آدم‌کش، داستان مردی به نام کالوم لینچ (مایکل فاسبندر) را روایت می‌کند که می‌فهمد جد بزرگوارش آگوآیر در قرن ۱۵ و در کشور اسپانیا یک قاتل بوده‌است و با گروهی تبهکار که به تمپلارها معروفند می‌جنگیده است. به او گفته می‌شود که تمپلارها در جستجوی سیب عدن هستند که شامل کد ژنتیکی برای ارادهٔ آزاد در انسان است و توسط آن قادر به کنترل نسل بشر خواهند شد. برای همین کالوم به دنبال گنجینه‌های آگوآیر می‌گردد تا بتواند مهارت‌ها و فنون جنگی را از دست نوشته‌های او یاد بگیرد و بتواند انتقام خون اجدادش را از تمپلارها بگیرد …

یک شکارچی هیولاها به اسم گابریل ون هلسینگ در اواخر قرن ۱۹ پس از اتمام اولین ماموریتش که تعقیب و نابودی مستر هاید است به واتیکان فراخوانده می شود . او از سوی واتیکان ماموریت می یابد هر چه زودتر عازم ترانسیلوانیا در کشور رومانی شده و در آنجا کنت دراکولا را یافته و نابود سازد ...

یک جراح مغز و اعصاب که در حادثه ای دچار آسیب شدید از ناحیه دست شده است، برای درمان عازم یک ماجراجویی شفا بخش میشود تا به دنیای هنر های عرفانی راه یابد.

«جک اسپارو» و «باربوسا» که به دنبال یافتن چشمه‌ی جوانی هستند، در میابند که «سیه ریش» و دخترش نیز در جستجوی همان چشمه‌اند.

در سالهای تاریک حکومت کاتلر بکت و اعدام دزدان دریایی، دزدان دریایی دور هم جمع می‌شوند تا راه چاره‌ای پیدا کنند.الیزابت سوآن، ویل ترنر و کاپیتان هکتور باربوسا داوطلب نجات جک اسپارو هستند. تا جلوی دشمنانشان را بگیرند ...

الیزابت سوآن و ویل ترنر قرار است با هم ازدواج کنند اما وزیری از سوی دولت آنها را محکوم به اعدام می‌کند چون آنها جک اسپارو را فراری داده‌اند. اما اگر ویل قطب نمای جادویی جک اسپارو را برای وزیر”کاتلر بکت” بیاورد آنها نجات می‌یابند ...

الیزابت سوآن “کی را نایتلی” و ویل ترنر “اورلاندا بلوم” دو جوان در سطح‌های خانوادگی متفاوت هستند که عاشق هم می‌شوند. در این میان پای جک اسپارو “جانی دپ” به میان باز می‌شود که همراه ویل به ماجرایی خطرناک می‌روند تا الیزابت را از دست یک کاپیتان نفرین شده “کاپیتان هکتور باربوسا” نجات دهند و ...

جونا هکس زیر پرچم اتحادیه ایالت جنوب می جنگید تا این که به خاطر خیانت افسر مافوقش جونا هکس برای نجات بیمارستانی،پسر ترنبول را می کشد. ترنبول هم خانه جونا هکس را به همراه زن و فرزندش به آتش می کشند و صورت جونا را با آهن داغ می سوزاند و اینجاست که عطش انتقام شعله ور می شود ...

سه روز از داستان یاران حلقه گذشته ‌است. دوستی «یاران حلقه» از هم گسیخته است. اتحاد از بین رفته و برومیر مرده است. فرودو و سم تنهایی به موردور رفته اند تا حلقه را نابود سازند، مری و پیپین بوسیله ء اوروک-های اسیر شده اند، و آراگورن، لگولاس، و گیملی به دوستی روهان ها درآمده اند. از سوی دیگر قدرت سایرون در حال افزایش است. سارومان در آیزنگارد قدرت خود را افزایش داده و می‌خواهد با سایرون متحد شود تا دنیای انسان‌ها را نابود کنند و قدرت دو برج یعنی ارتانک و باراد دور را بر آنها اعمال کند. ارتش مملو از اورک سارومان آماده ی حمله به آراگون و مردم روهان هستند. یکی از اصلی ترین محافظان حلقه یعنی گالوم که فرودو و سم را برای دست یابی به حلقه تعقیب کرده، دستگیر می شود و برای کشف محل نابودی حلقه بعنوان راهنما بکار گرفته می شود ...

داستان این انیمیشن در مورد یک پسر ۱۰ ساله به نام ساوا می باشد که برای کمک به مادرش و همچنین مردم روستایش ، راهی یک سفر مخاطره آمیز برای شکست نیروی شیطانی می شود که در این راه با دوستانی همچون یک گرگ سفید آشنا می شود ...