سایا فیلم

در استرالیا ، یک خانواده در تلاشند هستند تا مزرعه خود را از سلب مالکیت حفظ کنند و تنها امید آنها این است که اسب آنها در مسابقه سال نو برنده شود. اما وقتی اسب آن ها به سرقت می رود ...

در شهری به نام زوتاپیا که حیوانات در آن ساکن هستند، وقتی روباه چرب‌زبان برای جرمی که مرتکب نشده، مقصر شناخته می‌شود، پلیس شهر (خرگوش) او را تحت پیگرد قرار می‌دهد. اما وقتی هر دوی آن‌ها هدف‌های یک توطئه می‌گردند، مجبور می‌شوند که با هم متحد شوند...

اِلا دختر زیبایی است که به تازگی مادر خود را از دست داده است و حال باید نامادری جدیدش به همراه دو دختر عجیبش را در کنار خود بپذیرد. اما بزودی پدرِ اِلا نیز از دنیا می رود و وی مورد ظلم نامادری و دو دخترش قرار میگیرد که او را تبدیل به خدمتکاری برای منزل می کنند و نام سیندرلا را بر روی او می گذارند. سیندرلا که پژمرده و آسیب پذیر شده، در جنگل با مرد غریبه ای آشنا می شود...

این فیلم سرگذشت مردی را به تصویر میکشد که از فرط نومیدی در آستانه خودکشی قرار گرفته، اما پس از ملاقاتی معجزه آمیز با یک فرشته شور و امید به زندگی را باز می یابد.

داستان فیلم در مورد دخترکی به نام چیهیرو اوگینو است. او با والدینش آکیو و یوکو تازه به شهری جدیدی نقل مکان کردهاند و چیهیرو از اینجابجایی ناراضی است. آنها که با ماشین در حرکتند راه خانهٔ جدید را گم میکنند و سر از تونلی در جنگل در میآورند. پس از پیاده شدن و گذر از این تونل به خاطر کنجکاوی، با دیدن غذاهای آماده و خوشمزه، پدر و مادر چیهیرو سرگرم خوردن میشوند تا بعداً پول آن را بپردازند. و...

چارلی در مقابل جامعه ی مدرن، عصر ماشین ها و پیشرفت بر می خیزد. در ابتدا او را می بینیم که دیوانه وار تلاش می کند تا با خط تولید سفت کردن پیچ و مهره ها همراه شود. او برای آزمایش با یک دستگاه تغذیه ی اتوماتیک انتخاب شده است اما اتفاقات ناگواری که پیش می آید باعث می شود.

در آینده ای نه چندان دور زمین مملو از آلودگی ها می شود به گونه ای که دیگر جای زندگی نخواهد بود. دانشمندان سفینه ای طراحی کرده اند تا انسان ها را برای پنج سال به فضا ببرد و ربات ها در نبود آن ها زمین را پاک سازی کنند. وال-ئی ربات کوچک و با هوش هر روز به کار خود مشغول است. روزی رباتی به نام ایو در جست و جوی علائم حیات به زمین می اید و وال-ئی عاشق او می شود. اما ایو تنها در پی به اتمام رساندن ماموریتش است و...

اندی پسر بچه‌ای شش ساله است که اسباب بازی‌هایش را خیلی دوست دارد. اما دانستن این موضوع که اسباب بازی‌ها زنده می‌شوند کمی عجیب به‌نظر می‌رسد. وودی ، گاو چرانی قدیمی و اسباب بازی مورد علاقهٔ اندی ، رهبر تمامی اسباب بازی‌ها در اتاق اندی است. دوستان وودی یک دایناسور، خوک، سگ و سیب زمینی هستند. اندی در جشن تولدش، تکاوری فضایی به نام باز لایت یر هدیه می‌گیرد و این اسباب بازی جدید جای وودی را تا حدی تنگ می‌کند.

کودکی نه ساله که یک سال در کلاس سوم مردود شده و علی‌رغم برادر بزرگترش – که همیشه بالاترین نمره‌ها را می‌گیرد – در کلاس از همه ضعیف تر است و به همین خاطر بارها توسط پدر و همکلاسی‌هایش تحقیر می‌شود. عاقبت وی با کارهای اشتباه خود، باعث به تنگ آمدن پدرش می‌شود ...

داستان این فیلم ماجرای فرد بیکاری در یک محلهٔ فقیرنشین را مطرح می‌کند که به طور اتفاقی پسربچهٔ بی‌سرپرستی را می‌یابد و ناخواسته او را به زندگی خود راه می‌دهد...