پس از یک حمله سایبری، هویت تمام عوامل مخفی فعال در بریتانیا بر ملا میشود، اینک جانی انگلیسی (روآن آتکینسون) مجبور به پایان دادن به بازنشستگی اش برای پیدا کردن این هکر می شود.
یک دانشجوی کالج با دیدن یک بشقاب‌پرنده، از مهارت‌های استثنایی ریاضی خود برای بررسی این رویداد با دوستان خود استفاده می‌کند در حالی که اف بی آی در حال پیگیری این قضیه است...
در روزهای پایانی جنگ جهانی اول، یک سرباز باید ماموریتی را در زیر سنگرها انجام دهد تا بتواند نقشهی آلمانها را متوقف کند، نقشهای که می‌تواند مسیر جنگ را تغییر دهد و…
اعضای تیم انتقام‌جویان و همچنین متحدان آنها در حال محافظت از سیاره زمین هستند و با تهدیدهایی مقابله می‌کنند که بزرگ‌تر از حد توان هر قهرمانی برای مقابله با آنها است. در همین برهه زمانی خطر جدیدی ظاهر میشود که از پس سایه‌های دنیای کهکشانی بیرون آمده و فراتر از تصور همه است؛ آن هم کسی نیست جز تانوس، حاکم ظالم و ستمگر بدنام دنیای بین کهکشانی. هدف او از به راه انداختن این بازی ناعادلانه، به‌دست آوردن هر شش سنگِ سنگ‌های بینهایت (Infinity Stones) است؛ سنگ‌هایی که دارای قدرت‌های غیرقابل تصور هستند. تانوس با داشتن این سنگ‌های بینهایت می‌تواند روی همه واقعیت‌ها تاثیر بگذارد. هر چیزی که اعضای تیم انتقام‌جویان برای آن جنگیده بودند، آنها را به این نقطه زمانی رساند؛ در هیچ برهه زمانی‌ای، سرنوشت زمین و همچنین آینده موجودیت آن تا این اندازه نامشخص و نگران‌کننده نبوده است.
ری صمیم دارد با کمک و راهنمایی‌های لوک اسکای واکر (مارک همیل) استعدادها و قدرت‌هایی جدیدی را که به‌تازگی آنها را کشف کرده، توسعه داده و پرورش دهد. از طرف دیگر اسکای واکر هم کمی بابت قدرتی که اسعدادهای او دارد ذهنش مشغول شده است.
در فیلم (بورانیا عدم تشخیص موقعیت) «کَری اِستِتْکو» (کیت بکینسیل) یک مأمور آمریکایی است که برای رفتن به منطقه‌ای در قطب جنوب تعیین شده‌است. او باید به یک قتل رسیدگی کند، درحالی‌که تنها سه روز تا آغاز زمستان آنجا باقی مانده‌است. او در این راه با مأموری از سازمان ملل متحد به نام «رابرت پرایس» (گابریل مَکْت) روبه‌رو میشود که او هم قرار است به همین قتل رسیدگی کند…
جنایتی غیر اخلاقی دوستی میان مدیربرنامه ای وفادار و ستاره ی تازه کار هالیوودی را محک می زند. هرچه این مدیربرنامه به یافتن حقیقت نزدیک تر می شود، باید با برداشتش از دوستی، حقیقت و شهرت کنار بیاید...
داستان فیلم «مرد چرخان» در مورد مردی به نام ایوان برچ است که یک مرد خانواده و پرفسوری عالی مقام و مورد احترام در یک کالج برجسته است که جذابیت و اعتبارش باعث شده تا کلاسهای فلسفه‌ی او بسیار محبوب شوند. اما زمانی که یکی از شاگردان او به نام جویس گم میشود ، یک کارآگاه خشن پلیس به نام مالوی ، ایوان را به عنوان مضنون اصلی پرونده‌ی گم شدن جویس معرفی می‌کند و برای اینکار خود دلایل قاطعی هم دارد و ...
سوفیا، یک دانش‌آموز دبیرستانی تازه واردی است که سعی می‌کند با باربارا دوست شود، باربارا به او می‌گوید: او غول را می‌کشد، و تصمیم دارد که از شهر و ساکنانش محافظت کند، سوفیا این رفتار عجیب او را درک نمی‌کنند ...
سن خوزه، کالیفرنیا، ۱۹۰۶." سارا وینچستر " زن پیری که، معتقد است که او توسط روح افرادی که توسط اسلح مرگباری کشته شده‌اند، مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.
