لوتر کولمن با جلب اعتماد دویل لونگن مبلغ کلانی کلاهبرداری می کند، اما به دست افراد او کشته می شود. جانی هوکر ، شریک «لوتر»، به سراغ رفیق سابق او در شیکاگو، «هنری گوندورف» (نیومن)، می رود تا هم رسم و راه کارهای بزرگ تر را بیاموزد و هم سهمی در انتقام گرفتن «هنری» از «دویل» داشته باشد.
اندی دیویس، ۱۸ ساله، کمتر از سه روز تا رفتن به دانشگاه فاصله دارد. اسباب بازی‌هایش، شامل وودی و باز لایت یر، درباره آینده نامعلومشان نگرانند. آنها به طور ناخواسته سر از مهدکودکی در می آورند که در آنجا با مشکلات فراوانی رو به رو می شوند.
یک کارمند خشک و مقرراتی بعد از این که می فهمد که بیماری سرطان لاعلاج دارد سعی می کند معنی زندگی را درک کند.
در آینده شهر به قسمت های مختلفی تقسیم می شود قسمت کارگران ، قسمت طراحان شهر و فرمانروای شهر عاشق کسی می شود که در طبقه ی پیام رسانان قرار دارد و او باید برای رسید به او از مقام خود صرف نظر کند.
داگلاس مارتیمر در پی انتقام از مردی کثیف به نام ال ایندیو و افرادش، با جایزه بگیر جوان و بی‌نامی آشنا می‌شود...
سیمین می خواهد به همراه همسرش نادر و دخترش ترمه از ایران برود و همه مقدمات این کار را فراهم کرده. اما نادر نمی خواهد پدرش را که از بیماری آلزایمر رنج می برد تنها رها کند. این اختلافات باعث می شود سیمین از دادگاه درخواست طلاق کند اما دادگاه درخواستش را رد می کند و مجبور می شود.
والتر نف زخمى وارد دفتر کارش مىیشود و خطاب به دستگاه ضبط صدا ماجراى خود را تعریف میکند: این که چطور به عنوان مأمور بیمه به خانه ى آقاى دیتریکس رفت و به خانم خانه، فیلیس دل باخت، طورى که قبول کرد در نقشه ى قتل شوهر ثروتمندش و تصاحب حق بیمه با او همدستى کند.
باکستر کارمند دون پایه ى یک شرکت بزرگ بیمه در نیویورک است. او آرام آرام ،در می یابد که اگر کلید آپارتمانش را در اختیار بعضى از رؤسا براى رابطه هاى مخفى با محبوبه هایشان بگذارد در کارش ترقى خواهد کرد. تا این که خودش به طعمه ى رئیس بزرگ دل می بازد.
لینک اصلاح شد.
